به گزارش خبرگزاری مهر، با احتمال توافق میان ایران و ایالات متحده، چشمانداز تازهای پیشروی صنعت پتروشیمی کشور گشوده شده است. اما پرسش کلیدی اینجاست: آیا این صنعت میتواند با جذب سرمایهگذاری خارجی، از دام خامفروشی رها شود و به بازیگری مؤثر در زنجیره جهانی ارزش بدل گردد؟
در سالهای گذشته، با وجود برخورداری از منابع عظیم گاز طبیعی و موقعیت ژئوپلیتیکی ممتاز، صنعت پتروشیمی ایران عمدتاً بر تولید محصولات پایه متمرکز بوده است؛ مسیری که آسیبپذیری آن در برابر نوسانات بینالمللی و تحریمها بارها اثبات شده است. اکنون با احتمال گشایش در روابط خارجی، صنعت پتروشیمی در نقطه عطفی تاریخی ایستاده است: بازگشت به مسیر تکراری گذشته یا حرکت بهسوی توسعه پایدار و ارزشآفرین؟
برای بررسی این موضوع، گفتوگویی انجام شده با دکتر علیرضا معتمد، استاد اقتصاد انرژی و مشاور بینالمللی در حوزه پتروشیمی، که میتواند راهگشای فعالان و تصمیمگیرندگان این حوزه باشد.
فرصتهای پیشرو در صورت توافق ایران و آمریکا
به باور دکتر معتمد، مهمترین فرصت در صورت رفع تحریمها، بازگشت ایران به جریان اصلی تجارت جهانی پتروشیمی است. وی سه محور کلیدی این تحول را چنین برمیشمارد:
-
جذب سرمایهگذاری خارجی در پروژههای بزرگ با مشارکت شرکتهای مطرح بینالمللی مانند BASF، Total و Shell؛
-
دستیابی به تکنولوژی روز و توسعه صنایع پاییندستی با ارزش افزوده بالا؛
-
دسترسی به بازارهای جدید منطقهای و جهانی برای صادرات محصولات متنوعتر.
او هشدار میدهد که بدون تحقق این سه مولفه، ظرفیت عظیم صنعت پتروشیمی ایران بلااستفاده خواهد ماند و خامفروشی تداوم خواهد داشت.
چرا سرمایهگذاری خارجی حیاتی است؟
دکتر معتمد، حضور سرمایهگذاران خارجی را نه تنها یک مزیت، بلکه ضرورتی اجتنابناپذیر میداند. دلایل این ضرورت عبارتند از:
-
محدودیت منابع مالی داخلی بهویژه در شرایط بدهی سنگین بانکها و شرکتهای شبهدولتی؛
-
فقدان فناوری روز و وابستگی به تأمینکنندگان خارجی برای تجهیزات، دانش فنی و کاتالیستها؛
-
نیاز به مدیریت ریسک و بازار جهانی، که سرمایهگذاران خارجی با خود به همراه میآورند.
اما تحقق این حضور به سه شرط وابسته است: امنیت سرمایه و سود، شفافیت در ساختار مالکیتی شرکتها و چارچوب حقوقی روشن برای انتقال تکنولوژی و مالکیت معنوی.
با این حال در کنار فرصتها، تهدیدهایی نیز وجود دارد که دکتر معتمد به آنها اشاره میکند. نخست، خطر تکرار الگوی توسعه مبتنی بر خوراک و ادامه صادرات مواد اولیه. دوم، واردات تجهیزات بدون انتقال دانش فنی که به تضعیف توان داخلی میانجامد. سوم، رقابتپذیری پایین صادرات ایران در برابر بازیگران عربی و روسی، که پس از بازگشت به بازار جهانی، چالشزا خواهد شد.
سرمایه خارجی؛ موتور توسعه یا تله وابستگی؟
توسعه صرفاً داخلی، بهدلیل محدودیتهای مالی، مدیریتی و اقتصادی، نمیتواند مسیر تحول را هموار کند. در مقابل، سرمایهگذاران خارجی منابع مالی ارزی، استانداردهای زیستمحیطی، مدلهای بهرهوری و بازارهای صادراتی را به همراه دارند.
اما شرط کلیدی، هدایت سرمایه خارجی بهسوی ایجاد زنجیره ارزش یکپارچه است. در غیر این صورت، این سرمایهها صرفاً موجب تشدید خامفروشی خواهند شد، نه ارزشآفرینی ملی.
زنجیره ارزش یکپارچه بهمعنای تکمیل فرآیند تولید از مواد پایه مانند اتیلن و پروپیلن تا تولید و عرض محصولات پتروشیمی نهایی همچون مواد دارویی، پلاستیکهای مهندسی و کالاهای مصرفی در داخل کشور است.
در حال حاضر، ایران در حلقههای ابتدایی زنجیره باقیمانده و عمدتاً به صادرات مواد خام مانند اوره و پلیاتیلن مشغول است. صنایع پاییندستی نیز بهدلیل فقدان مقیاس و فناوری، رقابتپذیری جهانی ندارند.
به گفته معتمد، سه مانع اساسی در برابر توسعه زنجیره ارزش وجود دارد:
-
ضعف سیاست صنعتی و بیتوجهی به حمایت هدفمند از صنایع پاییندستی و برندهای ایرانی؛
-
ناتوانی در جذب و بومیسازی تکنولوژیهای نوین؛
-
نبود امنیت سرمایهگذاری و مالکیت خصوصی واقعی.
برای عبور از این موانع، او بر سه اقدام تاکید دارد: اصلاح نظام حکمرانی و قراردادها، ارائه مشوقهای مالی و بیمهای، و تدوین برنامهای هدفمند برای توسعه صادرات محصولات نهایی.
زیرساختهای فنی؛ کافی یا ناکافی؟
برخی زیرساختها مانند بنادر و خطوط انتقال فراهماند، اما توسعهنیافتهبودن مناطقی چون سواحل مکران، محدودیت منابع آب و برق، و ناتوانی سیستم حملونقل داخلی، از جمله چالشهای جدی هستند. همچنین، پروژههای خوشهای و زنجیرهای در صنایع پاییندستی، اغلب نیمهکاره رها شدهاند.
معتمد میپذیرد که وابستگی به سرمایهگذاران خارجی میتواند تهدیدآمیز باشد، اما تاکید میکند که این خطر را میتوان با مدلهای قراردادی هوشمند مانند BOT و شرط انتقال تکنولوژی کنترل کرد. تجربه کشورهایی مانند کره جنوبی و مالزی در دهههای گذشته نیز این امکان را تأیید میکند.
در صورت تداوم رویکرد انزواگرایانه، توسعه صنعت پتروشیمی ایران محدود به بخشهای سنتی خواهد ماند. نهتنها جذب سرمایه غیرممکن خواهد شد، بلکه حتی ادامه فعالیت واحدهای موجود نیز با مشکل مواجه میشود.
نقش کلیدی بخش خصوصی واقعی
در نهایت، معتمد تأکید میکند که بدون حضور فعال بخش خصوصی واقعی، امکان جهش فناورانه و صادراتی وجود نخواهد داشت. واگذاری پروژهها به کنسرسیومهای خصوصی، رفع انحصار و شفافسازی تصمیمگیریها، از جمله الزامات کلیدی هستند.
نوآوریهای اولویتدار در صنایع پاییندستی
سه حوزهای که بیشترین ظرفیت برای نوآوری دارند عبارتاند از:
-
تولید مواد اولیه دارویی و بهداشتی؛
-
پلیمرهای زیستپذیر و دوستدار محیطزیست؛
-
محصولات پیشرفته با ارزش صادراتی بالا در حوزههای بستهبندی، خودروسازی و الکترونیک.
جمعبندی
در آستانه تحولات ژئوپلیتیکی، صنعت پتروشیمی ایران با چالشی مهم روبهروست: بهرهبرداری هوشمندانه از فرصتهای بینالمللی یا تکرار چرخه خامفروشی. سرمایهگذاری خارجی میتواند موتور جهش این صنعت باشد، اما تنها در صورتی که با برنامهریزی دقیق، شفافیت نهادی و هدفگذاری ارزشآفرین همراه شود.
این تحلیل به قلم محمدحسین سیفاللهیمقدم نوشته شده و تلاش دارد تصویری شفافتر از آینده محتمل صنعت پتروشیمی ایران ترسیم کند.